با کمی که چه عرض کنم با کلی تأخیر سال نو رو به همه دوستان وبلاگی تبریک می گم. امیداروم که همه دوستان سالی پر از برکت همراه با سلامتی و شادکامی پیش رو داشته باشن. امسال بعد از سال تحویل رفتیم طبقه پایین خونه عزیز اینا عید رو تبریک گفتیم و بعد هم هجوم تلفن هایی که برای تبریک سال نو زده می شد چه ما و چه دیگران. روز اول عید رفتیم خونه مامانی و تا آخر شب اونجا بودیم همه اونجا دور هم جمع بودن و خوش گذشت. روز دوم عید عزیز یک عالمه مهمون داشت برای شام و از صبح در حال تدارک پذیرایی بود. عمه شهین و شهلا، و خواهر و برادرهای عمو محمد . بعد از شام هم همگی اومدن خونه ما عید دیدنی . بعد از رفتن مهمانها ما خونه رو جمع کردیم و وسایل سفر رو آماده کردیم. ظ...